-
-
السلام علیکِ یا بنتَ الحسنِــ و الحسینــ
دختری از تبارنبوی، فاطمی و علوی دیده به جهان گشوده.
-
بزرگترین معمار تاریخ
و حال آن کوردلانی که ما را در سوگ نبودنت به جشن نشستند و فکر کردند که برای همیشه رفتهای، نفهمیدند که تنها پیکری پاک و مطهر را به خاک سپردیم اما ندانستند که آنچه ماند، فکر ناب و اندیشه روشن و خط ماندگارت بود شاید حکمت پیوند ۱۴ و ۱۵ حماسه خرداد همین باشد که هرچند رفتهای اما راه تو در زمین و میان رهپویان طریقت همچنان تداوم دارد و ما تا آخر ایستادهایم تا طلوع و ظهور…
-
خرمشهر را خدا آزاد کرد
امیدم در تو رشد یافته،ازادی ات مبارک…
ای سرو سربلندم
من فرزند توام
برای ابادیت با همه ی سختی ها تلاش میکنم
تورا دوباره فتح میکنم
فتحی باشکوه و جلال
-
آسمانی ترین جوان
جوانی” که اشبهُ الناس خَلقاْ و خُلقاْ و منطقاْ برسول الله(ص) است.
“جوانی” که شجاعتش، شجاعت جدش امام علی(ع) را به خاطر میآورد.
“جوانی” که تمام قد در جبهه حق در مقابل تمام باطل ایستاده و اولین شهید از خانواده بنی هاشم و پیشمرگ پدرو امامش میشود.
“جوانی” که خودش اربا اربا میشود و دل پدرش هم.
“جوانی” که با هر بار سلام بر حسین(ع)، بر او هم سلام داده میشود.
نقش خیالِ من اما کجا و حسن جمال او کجا؟
از جوانیم شرمم میشود که با نام علی اکبر متبرک شده است، اما کمترین شباهتی با علی اکبر جوان ندارد.
-
امام پس از عاشورا
کودکی که روح دعاست برای اهل دعا
آن معلم عبادات شبانه، و تقیهی بزرگوارانه…
آن بیت الولاء و آن نور امید بخش اهل یقین…
کوه متین و استوار مسلمانی…
امام پس از عاشورا…
-
اسطوره عشق
آقای ادب، عباس(ع)، انگار فقط متولد شده بودی برای همان روز تا نشان دهی که اسطورهها ، افسانه نیستند و میشود در دشتی پر تیغ به پهنای کربلا ، گلی به رنگ عشق پروراند تا بگوید که چطور باید در رکاب معشوق خویش زانوی ادب زد و مِهر و مُهر ولایت را تا بهشت بر سینه زد.
-
میلادخورشید
زمین میداند مولود امشب قرار است جایی در روی همین زمین تکه تکههای بدنش به خون خضاب شود و نمیداند چرا اهل زمین اینگونه از آسمانیان مهمان نوازی میکنند.اندوه در بطن زمین و زمان میدود و شادی بر روی زمین اغاز میشود.
-
یا امیرالمومنین
به راستی هر زبانی توفیق گفتن فضائل امیرالمونین را ندارد، همان طور که هر چشمی توفیق اشک ریختن را ندارد!
-
سلام بر تو ای دختر پیامبر
سرش را پایین انداخت تا بیش از این شرمنده نگاه کودکان نشود. برای چند لحظه زمان را گم کرد. اما صدای بچهها او را دوباره به خود آورد. احساس کرد حسن شمرده شمرده با کسی سخن میگوید و حسین باز مثل سابق با لبخند او را تصدیق میکند. سرش را بلند کرد و زینب را دید که انگار روی دامن کسی نشسته بود و ام کلثوم را که آرام خود را کنار زینب جا میکرد. در این بین دستی آرام آرام سر دخترانش را نوازش میکرد و نگاهی قلب پسرانش را. مادری کودکانش را در برگرفته بود و وجودش علی را. آرام گفت:
سلام بر تو ای جانشین رسول خدا.
ستایش مخصوص خدایی است که مرا جزو اولین کسانی قرار داد که در راه دفاع از ولایت تو به شهادت رسیدند.
-
غربت پس از فاطمه…
فاطمه هر از گاهی چشمان بی رمقش را به روی مولایش می گشاید و در نگاهش غم عظیمی برای مسیر پیش روی مولاست.
– فاطمه جانم! چشمانت را باز کن، کمی سخن بگو…
-پدرم را می بینم گویی در انتظار من است. ای علی این دنیا برایم تنگ آمده دیگر طاقت ماندن ندارم. اما همه ام فدای تو که اول مظلومی و پس از خود از این قوم بر تو می ترسم.
-
زینتی ابدی برای خاندان عصمت
زینب!
تو به راستی نشان دادی که بانوی مسلمان غنچه ی لای گلبرگ پرده-نشین نیست
بلکه میتواند قوت استدلال و سخنوری را
در مصاف با شمشیرها بنمایاند.
تو ثابت کردی زن می تواند به اوج برسد،
زن میتواند زینب کبری(س)باشد.
-
والفجر و لیال عشر
۱۲ بهمن ماه استقبال مردی آمدند که قامتش به صلابت کوه بود و اندیشهاش بلند. فرزانهای که نمونهی شجاعت بود و در برابر هیچ قدرتی سر خم نمیکرد جز پروردگار.
-
پیامبر رحمت و مهربانی
تا اینکه شبی آذرخشی زد و جهان به نوری روشن شد!
و بارانی باریدن گرفت که پایانی نداشت!
و تمام آسمان و زمین و ما
تا ابد روشن و سیراب ماندیم!
-
سلام بر تو ای فقیه آل محمّد!
فخر ماست که به نام تو می شناسندمان! شیعه ی جعفری! و خدا کند که مانیز مایه ی مباهات تو باشیم؛ که فرمودی: ای شیعیان! شما منسوب به ما هستید، پس زینت ما باشید نه مایه ی آبروریزی ما.
-
وحدت
مایی که خدایمان و کتاب آسمانیمان یکیست، به جانب یک قبله نماز می خوانیم، قلب هایمان برای یک چیز می تپد، دست هایمان در دست هم است و پیوندهایمان استوار است.