صدای به هم خوردن بال معصوم فرشته ها می آید،انگار آمدنش نزدیک است،خانه در التهاب و انوار الهی به صف ایستاده و آماده ی خدمت…
نرجس خاتون اما در سکوت وهم انگیز نیمه ی ماه،آرام و مطمئن مشغول دعا کردن است..
فرزند هنوز متولد نشده،گویی دنیایی از اعتماد به خدا و ایمان را برایش به ارمغان آورده،حکیمه خانم عمه ی امام عسکری (ع) به خواب رفته است.
ولوله ای در آسمان برپاست، و ناگهان، ناگهان نوری تمام عالم را درنوردید و همه ی چشم ها را خیره کرد…کودکی خدایی چون قرص نیمه ی ماه،به چهره ی خندان پدر لبخند میزند ،ملائک به هم تبریک میگویند، مقربین درگاه الهی در هودجی از نور برای دیدن نوزاد آسمانی به خانه ی امام نزول اجلال میکنند، آه خدای من تمام پدران و پیشینیان این کودک غرق در شادی اند..
آری،آری زمان ان تحول عظیم و ان جانشینی وعده داده شده فرا رسیده است..
و «مهدی» آن هدایت شده و هادی با قدوم مبارکش دلهای مومنان را به برقراری حق امیدوار کرد..آیه ی و نرید ان نمن …در میان اسمان و زمین خوانده شد وما دوست داریم ناگهان بشنویم زسمت حجاز…نغمه ی دلخوش انا المهدی….