هو الحبیب
دختر! عاشقانه های پیامبری که در پیش نگاه های مبهوت جاهلانه ای از نوع تحقیر زن، با دختر دردانه ی خود چنان نیکو سخن می گوید که مردمان متعجب به هم می نگردند. خطاب به دختر دلبندشان می فرمایند پاره ی تنم! بوی بهشت را از فاطمه استشمام می کنم! به مردمان روزگارش چنین خطاب می کند که اگر هدیه ای گرفتید دختران را مقدم بدارید! که دختر گلی است که خدا، روزیش میدهد و تامین او با خداست. دختر حتی می تواند مادرانه محبت کند به پدر قبل از انکه مادری کند برای فرزندانش! مونس پدر برای مرهم گذاری ناملایمات زمانه! گویی این دختر از بدو تولد منشاء محبت هست و سر پناه خانواده که می توان بعد از ضربات روحی اجتماع به او تکیه کرد و تمام خستگی های روح و جان را در کنارش و با ارامشش از جسم و جان زدود! دختران حسنات اند! خداوند به وجودش به پدر و مادر پاداش می دهد! پس شایسته است قدر خود را بدانند و گوهر وجودی خویش را ارزان نفروشند…! و آن زمان که مقدر شد دختری از سلاله پاکان به دنیا پا بگذارد، خداوند عظمت روحی لطیف و مدبر را در وجودش به ودیعه نهاد! و معصومه فرزند امام موسی کاظم علیه السلام و خواهر دردانه امام رضا علیه السلام زمین را به وجود خویش مفتخر ساخت.