-
نویسنده: سمیه سادات لوح موسوی
ناشر: سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران/نشر شهر
نوبت چاپ: 1390
تعداد صفحات: 141 صفحهنویسنده در مقدمه کتاب اینطور آورده است:
« نمی دانم به بهانه رسیدن به قدرت بود یا به امید کشف علمی، شاید هم کسی وعده جاودانی شدن را در گوشمان زمزمه کرده بود. درست به خاطر نمی آورم و تاریخ دقیق آن نیز هنوز ثبت نشده است که ما به چه دلیلی از توسل به غیب و تکیه بر ماوراء دور شدیم و به آزمایشگاه ها پناه آوردیم و شدیم تجربه گرا! غافل از این که علم با همه قدرتش، فقط نیمه “مادی” مان را پوشش می دهد و نیمه “روحی” مان را سرگردان و تنها باقی می گذارد.
ما به غیب پشت کردیم و صدای پیامبر را نشنیده گرفتیم که آمده بود تا ما را با “منؚ روحانی” آشنا کند. آمده بود دستمان را بگیرد و از دریای عمیق آرامش سیراب کند.
پیام آسمانی را نادیده گرفتیم و با آغوش باز از دنیای مدرن استقبال کردیم تا روز به روز ما را از یکپارچگی و یکدستی هویت دور سازد و با چاقوی سبک زندگی اش، شخصیت ما را به تکه های کوچکی تقسیم کند. در این ریز شدن ها “من” مفهوم اصلی اش را از دست داد و در مصداق های جدیدی معنا پیدا کرد، مثل: منِ دانش آموز، منِ پسر، منِ مجرد، منِ دختر؛ منِ شهرستانی، منِ ایرانی، منِ…
و فراموش کرد منِ اصلی اش را: “منِ انسان”.
هر چه تقسیم تر شد، بیشتر به طرف اضطراب و نگرانی و آشفتگی قدم برداشت و در مقابل فشارهای زندگی کمتر تاب آورد و به جای حل مشکلات به دنبال راه های فرار گشت.
از خودمان فرار کردیم، ناامید شدیم و معنای زندگی را از دست دادیم؛ چون سالیان دراز فقط به جسممان رسیده و از روحمان غافل مانده بودیم. فراموش کرده بودیم صدای خالق “جسم و روح” را که راه نجاتی پیش پایمان گذاشته بود، برای رسیدن به باورهای منسجم و کشف معنای زندگی و دست یافتن به امید دوباره.
“و قال ربکم ادعونی استجب لکم” و آفریننده شما گفت صدایم بزنید؛ دعوتم کنید؛ جوابتان را می دهم (غافر/۶) »
… و ما فهمیدیم که به صدا زدنش محتاج هستیم.
با تأکید بر زبان فارسی و انتخاب نثری شیوا برای بیان جرعه ای از حقایق نیایش های الهی، “دلتنگی ها” تلنگری است برای یادآوری این احتیاج. برای به خاطر آوردن حس خوب دعا. برای آن که دعا فقط نشود عادت. فقط نشود تکرار. تا دعا تیشه ای بشود و دل های سنگ شده مان را در هم بشکند.
نور، توسل، عهد، فرج، شعبانیه، عرفه، ندبه، سمات، سحر ماه رمضان، سریع العجابۃ، حضرت امیر و مکارم الاخلاق فهرست دعاهای آورده شده در این کتاب هستند.
« ای ضامن آهو، ای صاحب رازهای پنهان، ای صلح دهنده بین همه دشمنی ها مرا مثل آهوی کوچکی که روزی به آغوش مادرش برگرداندی، با خدایم آشتی ده و صلح و صفا را در زندگی ام جاری کن. ای مرد راضی به تقدیر پروردگار، من رضایتمندی تورا بین خودم و خدا شفیع قرار می دهم تا او همه ناشکری هایم را ببخشد. صفحه۲۸/دعای توسل »
« سلام خدا! من را می بینی، همان که گوشه اتاق نشسته و زانوهایش را بغل گرفته، اما این گوشه نشینی ام از نا امیدی و یأس نیست؛ این گوشه نشینی از دلتنگی و خجالت است… صفحه۶۳/مناجات شعبانیه »
-
۵ اردیبهشت ۱۳۹۴
نظرات:
پاسخ دادن به ی جهادگر دیگه لغو پاسخ
۵۹ : ۱۲
« ای ضامن آهو، ای صاحب رازهای پنهان، ای صلح دهنده بین همه دشمنی ها مرا مثل آهوی کوچکی که روزی به آغوش مادرش برگرداندی، با خدایم آشتی ده و صلح و صفا را در زندگی ام جاری کن. ای مرد راضی به تقدیر پروردگار، من رضایتمندی تورا بین خودم و خدا شفیع قرار می دهم تا او همه ناشکری هایم را ببخشد
خیلی زیباست
متشکرم از معرفی تون