گویند اسطوره را باید داستان و سرگذشت« مینوی»دانست که معمولا اصل آن معلوم نیست و شرح عمل، عقیده، نهاد و پدیدهای طبیعی است نه افسانه غیرواقعی.
هرکس را به چیزی اسطوره سازند. گاه به عشق، گاه به وفاداری و گاه به…
اسطوره عشق، سخن از عشق که باشد هرکس ممکن است خود را به نوعی منتسب به آن بداند اما آیا واقعا آن عشق واقعی است؟ عشق یعنی فنا شدن و ذوب شدن در معشوق، یعنی من نیستم و تنها اوست و شاید یکی از مهمترین مصادیق آن را در وفاداری و فداکاری بتوان معنا کرد. اما مگر میشود در این هیاهوی منیتها، خودخواهیها ، دنیا پرستیها و… این دو اسطوره عشق و وفاداری و شاید بیشتر را در خود متجلی ساخته باشد؟ مگر میشود؟؟؟
لحظهای صبر کنید، یادم آمد، آنروز در میان بسیاری خشم و کین و دشمنی، عاشقانههایی آفریده شد که دنیا را مبهوت خود کرد. عباس(ع)را میگویم آن آقای زیبای عشق و وفاداری در میدانهای زشتی و پلیدی که چطور آب را از شرمندگی آب کرد.
آقای ادب، عباس(ع)، انگار فقط متولد شده بودی برای همان روز تا نشان دهی که اسطورهها ، افسانه نیستند و میشود در دشتی پر تیغ به پهنای کربلا ، گلی به رنگ عشق پروراند تا بگوید که چطور باید در رکاب معشوق خویش زانوی ادب زد و مِهر و مُهر ولایت را تا بهشت بر سینه زد.
نه، این کار از هرکس ساخته نیست. فقط از چون توئی که مولود علی(ع) آن شیرمرد مهربان کوچه پس کوچههای کوفه و امالبنین آن بانوی عشق و ادب و معرفت هستی ساخته است. از توئی که اسطوره عشقی…
-
۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۶
آقای ادب، عباس(ع)، انگار فقط متولد شده بودی برای همان روز تا نشان دهی که اسطورهها ، افسانه نیستند و میشود در دشتی پر تیغ به پهنای کربلا ، گلی به رنگ عشق پروراند تا بگوید که چطور باید در رکاب معشوق خویش زانوی ادب زد و مِهر و مُهر ولایت را تا بهشت بر سینه زد.