خنجرهای آخته شان سالهاست منتظر است فرق #عدالت را بشکافد.از همان روزی که حق را ناحق کردند و خود را لایق تر دانستند .
آنان که از دین جز پوسته و ظاهر ندیدند و در همان #جهل ماندند و عدالت را آسایش خود معنا کردند. مردمانی که چشم هایشان را به عظمت و بزرگی اش بسته بودند.
همدم شبهای مرد کوفه چاه هایش بود چاههایی که تشنه اش بودند و آب هایی که با ناله ی علی و اشک هایش سیراب شدند که درد علی و اندوه او درد انسانهایی ست که قرآن میخواندند ولی چشمهایشان را بر همه ی نور و روشنی بسته بودند. اندوه انسان ها ایست که از سر جهالت و لجاجت نمیخواهند حق را بفهمند و چه می شود کرد برای کسانی که خودشان را به خواب عمیق نادانی فرو برده اند.
شمشیر جهل و کج فهمی، شمشیر جهل و نادانی، شمشیر اسلام بدون ولایت و اسلام بدون پیشوا و رهبر صبحی بر محراب عشق فرود آمد و نه فقط یتیمان کوفه که همه ی انسانها را در تمام اعصار و قرون عزادار کرد.